به گزارش «راهبرد معاصر»؛ یافته های جدیدترین نظرسنجی های معتبر بین المللی نشان می دهند نسل های جوان آمریکا به شدت از کشورشان و رویه ها و مدل حکمرانی آن احساس سرخوردگی و ناامیدی می کنند. معادله ای که در کلیت خود آینده روشنی را برای آمریکا نوید نمی دهد و به چالشی اساسی برای این کشور تبدیل شده است.
به هیچ عنوان عجیب نیست، می بینیم بحران ها در آمریکای کنونی به نقطه اوج خود رسیده اند. در این راستا، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با پرونده های متعدد قضایی مواجه است و در عین حال، بیش از 1 میلیون نفر از شهروندان آمریکایی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داده اند. در کنار این موارد، به تازگی جایگاه اقتصاد آمریکا بار دیگر تنزل یافت و طبق جدیدترین آمارها، از هر هشت کودک آمریکایی، یک نفر با گرسنگی حاد دست و پنجه نرم میکند و از هر 30 کودک آمریکایی نیز یک نفر آواره است.
«نسل Z» در آمریکا همچون نسل های قبل از خود، کشورشان را دوست ندارند؛ موضوعی که به هیچ عنوان خبر خوبی برای آینده آمریکا نیست
ورای همه این بحران ها، میزان دستمزد کارگران در آمریکا به نحو قابل تأملی در 50 سال اخیر ثابت مانده و حس ناامنی شغلی میان آمریکایی ها رو به افزایش است. طبق آمارها، درآمد مورد نیاز برای خرید خانه متوسط و معمولی در آمریکا از 82 هزار 825 دلار در سه ماه نخست سال گذشته به 102 هزار و 557 دلار در سه ماهه نخست سال جاری افزایش یافته است.
جالب است هیچ کدام از ایالت های آمریکا درآمد متوسط نزدیک به رقم 102 هزار و 557 دلار ندارند. قیمت مواد غذایی در بالاترین میزان خود در دهه اخیر است و میزان بدهکاری خانوارهای آمریکایی نیز در بالاترین میزان خود در کل تاریخ آمریکاست.
تمامی این اخبار هشدار دهنده هستند. درست به همین دلیل است به تازگی اینگرید ژاک در مقاله ای عنوان کرد، «نسل Z» در آمریکا همچون نسل های قبل از خود، کشورشان را دوست ندارند؛ موضوعی که به هیچ عنوان خبر خوبی برای آینده آمریکا نیست.
در این میان، برخی تحلیلگران به این نکته واقف اند نمی توان جوانان آمریکایی را به دلیل دوست نداشتن نظام سیاسی و اقتصادی ای که آن را درک نمی کنند، سرزنش کرد. افراد اصولاً از چیزی دفاع میکنند که آن را دوست دارند.
آمریکایی ها باید بدانند کشورشان بر پایه استعمارگری، سلب مالکیت از بومیان و برده داری ایجاد شده است. البته که پس از برده داری نیز آمریکا ساختار آپارتایدی را به صورت ضمنی و آشکار در جهان توسعه داد؛ موضوعی که نمودهای عینی خود را در قالب ظهور افرادی نظیر آدولف هیتلر و نازی ها نشان داد. نکته قابل تأمل اینکه اکنون بسیاری از شهروندان آمریکایی می دانند آژانس های اطلاعاتی کشورشان نقشی قابل توجهی در سرنگون کردن نظام های سیاسی دموکراتیک در اقصی نقاط جهان داشته اند.
شاید به همین دلیل باشد که به تازگی شاهد بودیم در نظرسنجی مؤسسه گالوپ به وسعت 60 کشور جهان، این نکته آشکار شد از دید افکار عمومی بین المللی، آمریکا به مثابه بزرگترین تهدید علیه صلح جهانی در نظرگرفته می شود. نسل های جوان کنونی آمریکا بیش از نسل های پیشین خود با اینترنت و ابزارهای جهان دیجیتال همراه هستند و درست به همین دلیل از تاریخچه جنایت های دولت آمریکا در تاریخ بیشتر آگاهی دارند.
در شرایط کنونی آمریکا با چالش های جدی دست و پنجه نرم می کند. اکنون شکاف ثروت در آمریکا به شدت در حال رشد است و قدرت دلار نیز به نحو قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. آمریکایی ها زمان بیشتری را به کار کردن در قیاس با والدین و پدربزرگ و مادر بزرگ های خود اختصاص می دهند.
ورای همه این موارد، حس داشتن امنیت در آمریکا به نحو قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. پلیس آمریکا در قیاس با همتایان خود در عرصه بین المللی، شمار بیشتری از شهروندان این کشور را به قتل می رساند. در عین حال، جمعیت زندانیان در آمریکا از میانگین های جهانی بالاتر است.
به تازگی شاهد بودیم در نظرسنجی مؤسسه گالوپ به وسعت 60 کشور جهان، این نکته آشکار شد از دید افکار عمومی بین المللی، آمریکا به مثابه بزرگترین تهدید علیه صلح جهانی در نظرگرفته می شود
دولت آمریکا در عمل اردوگاه های کار اجباری قومیتی را در جوار مرزهای جنوبی آمریکا ایجاد و مدیریت می کند؛ اردوگاه هایی که مملو از خانواده هایی هستند به دلیل قوانین سختگیرانه مهاجرتی در آمریکا مجبور به تحمل زندگی سخت هستند. دولت آمریکا در شرایط کنونی از اعطای خدمات بهداشت و سلامت به مردم خود طفره می رود؛ موضوعی که به طور خاص در بحبوحه شیوع کرونا نیز نمودهای عینی خود را به نمایش گذاشت.
دولت آمریکا اقدام به بازداشت روزنامه نگاران و منابع خبری به دلیل ارائه گزارش های مختلف در زمینه جرائم جنگی واشنگتن در اقصی نقاط جهان می کند. در عین حال، زیرساخت های آمریکا به شدت در حال سست شدن هستند. تنها در سال گذشته بیش از 500 هزار شهروند آمریکایی از خانه و کاشانه خود آواره شده اند.
در کنار همه آنچه تاکنون گفته شد، آمارهای مرتبط با امید به زندگی در آمریکا نیز کاهش قابل توجهی نشان می دهند؛ این موضوع در شرایطی رخ می دهد که آمریکا ادعا دارد ثروتمندترین کشور جهان است. در این میان، بسیاری از آمریکایی ها از خود می پرسند چه چیزی درباره کشورشان وجود دارد که باید نسبت به آن مغرور باشند؟
گویی آمریکایی ها فقط زمانی می توانند به کشورشان افتخار کنند که دولت آمریکا جنگی تازه به راه بیندازد و داستان های تخیلی درباره آن گفته شود. آمریکا با ده ها جنگی که در دهه های اخیر به راه انداخته، نوعی امپراطوری خون و مرگ برپا کرده است.
چندان عجیب نیست می بینیم نسل های جدید آمریکا تا حد زیادی نسبت به کشورشان احساس بیگانگی دارند. آنها به شدت نسبت به آن چیزی که دولت آمریکا ادعا می کند و آن چیزی که در واقعیت هست، شکاف های جدی می بینند. کشوری که مدعی ارزش هایی نظیر آزادی، حقوق بشر و عدالت است، در عمل ناقض اصلی تمامی این اصول و دشمن آنهاست.